معنی سیخ زدن، خنجر زدن، سوراخ کردن ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، خرد کردن، سک زدن, معنی سیخ زدن، خنجر زدن، سوراخ کردن ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، خرد کردن، سک زدن, معنی sdo xbj، oj[c xbj، smcاo lcbj qcfت fا ]dx تdx، qcfت fا kaت، ocb lcbj، sl xbj, معنی اصطلاح سیخ زدن، خنجر زدن، سوراخ کردن ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، خرد کردن، سک زدن, معادل سیخ زدن، خنجر زدن، سوراخ کردن ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، خرد کردن، سک زدن, سیخ زدن، خنجر زدن، سوراخ کردن ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، خرد کردن، سک زدن چی میشه؟, سیخ زدن، خنجر زدن، سوراخ کردن ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، خرد کردن، سک زدن یعنی چی؟, سیخ زدن، خنجر زدن، سوراخ کردن ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، خرد کردن، سک زدن synonym, سیخ زدن، خنجر زدن، سوراخ کردن ضربت با چیز تیز، ضربت با مشت، خرد کردن، سک زدن definition,